نفسی میگیرد و ساز را به لبهایش نزدیک میکند. طولی نمیکشد که صدای «فاگوت» دلنشین و مخملی گوش شنودگان را نوازش میدهد. برق امید را میتوان به وضوح در چشمان پدر و مادرش دید. والدینی که حتی تصور نمیکردند کودک کمتوان ذهنیشان که سالها مهر سکوت بر لبانش نشسته بود، حرف بزند و سازی را حرفهای بنوازد.
تقدیر آنچنان زیبا، استادی را سر راه این کودکان قرار میدهد تا کمک کند آنها زبان به کلام باز کنند و صدای سازشان هر آنچه را در این سالها نگفتند، با صدایی رسا فریاد کند.
«امیرحسین محمدی» دهه شصتی و مدرک کارشناسی ارشد نوازندگی ساز جهانی (فاگوت) را از دانشگاه تهران گرفته است. او از ۱۸سالگی بهعنوان نوازنده ساز فاگوت اول در ارکستر سمفونیک تهران انتخاب شد و فعالیت حرفهای و هنریاش را در این زمینه آغاز کرد.
رنج پنهان
محمدی، بهعنوان مهمان در برنامهای که برای معلولان کمتوان ذهنی و اوتیسم تدارک دیده شده بود، دعوت میشود، اما این مهمان با هنرش سرنوشت نامعلوم این کودکان را به نوعی دگرگون میکند که حتی پزشکان حاذق هم در انجام آن ناتوان مانده بودند. این مهمانی آغاز راه و حرکت بزرگی بود تا از نزدیک با مشکلات کودکان کمتوانذهنی و اوتیسم آشنا شود و ایدهای خلاقانه و نو به ذهنش خطور کند.
او در باره نحوه آشناییاش با افراد کمتوان ذهنی میگوید: «برای مراسمی به مجموعهای که در آن کودکان اوتیسم و کمتوان ذهنی حضور داشتند، دعوت شدم. ناخودآگاه مسئلهای توجهم را جلب کرد. میدیدم که این بچهها قادر به تکلم نیستند و مشکل بزرگ آنها در طریقه دم و بازدم بود. با دکتر مرکز مشورت کردم و پیشنهاد دادم روش درست نفس کشیدن و دم و بازدم را با استفاده از اینساز به کودکان کمتوانذهنی آموزش بدهیم و تنفس کردن غلط آنها را اصلاح کنیم. به همین خاطر با کمک «دکتر عبداللهی مقدم» که مربی و درمانگر این کودکان هستند، تحقیقاتی را آغاز کردیم. افراد اوتیستیک ضعف گفتار و کلام دارند که متأسفانه بعد از دوران طلایی (۱/۵ تا ۵ سالگی) خیلی به کندی صورت میگیرد.»
محمدی با تاکید بر این نکته که مدیریت بچههای بزرگسال اوتیستیک برای ساز زدن تخصص ویژهای میخواهد که باید همراه با یک درمانگر انجام شود و استاد موسیقی به تنهایی قادر به ایجاد رابطه با این بچهها نیست، ادامه میدهد: «وقتی گفتار صحیح باشد، حضور در جامعه امکانپذیر و راه ارتباطی با دنیا بیشتر میشود. آنچه افراد اوتیستیک از آن پنهانی رنج میبرند ضعف ارتباطی است و من فکر کردم شاید با نواختن ساز و با تمرینهای نفسگیری کمی از این مشکل را بتوانم کم کنم.»
چه سازی برای چه فردی؟
همکاری با ارکستر سمفونیک صدا و سیما از سال ۱۳۹۱ و حضور در ارکسترهای مجلسی تهران، ملل، پارسیان، انجمن ایران اتریش، بادی تهران، خانه هنرمندان، شهرداری تهران و... در کارنامه هنری محمدی دیده میشود. همچنین با خوانندههای محبوب و توانمندی مانند شهرام ناظری، کیوان ساکت، همایون شجریان، سالار عقیلی و... هم صدای سازش همنوایی داشته است.
او از روزهای نخست این راه میگوید و قدمهای بزرگ و تلاشهایی که برای رسیدن به آن برداشته است: «کار را با حضور چند هنرآموز دارای اختلال طیف اوتیسم که خانوادهشان به پزشک مراجعه کرده، اما تشخیص و درمان نگرفته بودند، آغاز کردم. در ابتدا چندین ساز در حضور فرد دارای اختلال نواخته میشود تا کودک بهصورت آزاد و رها در محیط قرار گیرد. سپس انواع ساز در اختیار فرد اوتیستیک قرار میدهیم تا ببینیم به کدام ساز گرایش نشان میدهد.»
محمدی با بیان اینکه هر چند در این مسیر نوع اختلال و حرکات کلیشهای فرد بسیار تأثیر مستقیم دارد، اما نخستین و مهمترین آن مربوط به نوع فیزیک بدنی فرد دارای اختلال میخواند که آیا میتواند ساز را به صدا در بیاورد یا خیر.
او میگوید: «مثلاً کسی که مشکل در حرکت انگشتها دارد شاید نتواند ساز بادی یا زهی یا پیانو بنوازد، ولی ممکن است استعداد زیادی برای آموختن و نواختنساز پرکاشن (کوبه ای) داشته باشد. به تعدادی از بچههای کمتوان ذهنی که مشکل تلکم هم داشتند، ساز فاگوت را آموزش دادیم. اکنون آنها از طریق این ساز میتوانند حرف بزنند.»
استعداد مبتلایان اوتیسم در هنرآموزی
چه اتفاقی شیرینتر از اینکه به دیگران زندگی ببخشید، اما بر خلاف همیشه نه با اهدای عضو، بلکه با تغییر یک باور ذر سبک زندگی افرادی که جامعه، بودنشان را منکر میشود. اکنون این روایت کودکان کمتوانذهنی است که با نگرشی متفاوت، حرفهای مینوازند و در وادی هنر حرفی برای گفتن، دارند.
محمدی، ۴ سال با آنها زندگی کرده است و خوب میداند قبل از این دوره آنها در جامعه چه جایگاهی داشتند و اکنون به کجا رسیدهاند.
او آینده این بچهها را روشن میبیند و میگوید: «برای انجام هر کار مهمی موانعی پیش روی انسان قرار دارد. نخستین مشکل در کنار هزینههای سنگین خرید یا تعمیر ساز، زدودن باورهای غلط خانوادهها و پذیرش توانمندی کودکان کمتوانذهنی است. در واقع راههای غلط و سنتی که دیگر در برخی از دورههای سنی پاسخگو نیست، مثل خواندن از روی فلش کارتها در سنهای بیش از ۱۴سال جوابگو نیست و احتیاج به علم روز دارد. متأسفانه ابتدا باید باورها را تغییر داد تا اتفاقات خوشایندی برای این معلولان رقم بخورد. به همین خاطر در این راه به کمک مشاور به خانوادهها آموختیم که نوجوان و جوان شما میتواند بیاموزد و توانمند شود یا همه افراد اوتیستیک قرار نیست در یک شاخه هنری مثل فقط نقاشی موفق باشند و هنرهای بیشماری میتواند فرزندان اوتیستیک را موفق کند. علاوه بر معلولان کمتوان ذهنی برای خانوادهها هم درمانهای گروهی به همراه مدرس موزیک و درمانگر در نظر گرفتیم.»
تعبیر یک رویا
محمدی این اتفاق را محقق شدن یک رویا میداند و میگوید: «بعد از مدتها تلاش ثمره زحمتهای این گروه به بار نشست و آرزوهای همه به واقعیتی شیرین تبدیل شد. آنها توانستند با تنفس درست، قدرت تکلمشان را بهدست بیاورند و همنوا باساز سکوتشان را بشکنند. باید همچنان این فعالیتها را ادامه میدادیم، به همین خاطر برای ایجاد انگیزه به خانواده و نشان دادن تواناییهای این بچهها کلیپی از قطعه عروسک جون از «ثمین باغچهبان» با نوازندگی و خوانندگی بچهها را ساخته و ضبط کردیم.
اکنون که این باورها ریشه دوانده، محکم و استوارتر شده است، میخواهیم این توانایی بچههای کمتوان ذهنی را به نمایش عموم بگذاریم و بگوییم آنها هستند و از این زندگی سهم دارند.»
او از آینده چنین میگوید: «در تلاشیم تا بدون نگاه ترحمآمیز، یک تئاتر موزیکال با مشارکت تمام نوجوانان و جوانان اوتیستیک برای عموم اجرا کنیم. چرا که با اجراهای قوی، جامعه نگرش ترحمآمیز خود را به نگاه مولد و کارآفرین تغییر میدهد. اکنون شرایط افراد هنرآموخته موسیقی تغییر کرده و باعث شده تا اعتماد به نفس فردی آنها بالا برود. نگرش خانواده تغییر کند و از افسردگی و یاس به امید و آیندهنگری تبدیل شود تا جایی که برای حضورشان در جامعه به هر تلاش مثبتی دست میزنند. نباید این را از یاد ببریم که اختلال اوتیسم یک سبک زندگی است نه یک بیماری. بچههای اتیستیک با فرق کمی از ما آفریده شدهاند و میتوانند به راحتی در جامعه حضور داشته باشند. آنها به خاطر نداشتن شباهت در رفتارهای اجتماعیشان طرد میشوند، پس لطفاً آنها را قضاوت نکنیم، هرکسی سبک زندگی خودش را دارد. آنها در این راه بزرگ نیازمند حمایت رسانههای اجتماعی و ارتقای فرهنگی جامعه هستند.»
منبع: همشهری آنلاینـ ثریا روزبهانی