واقعیت این است که فارغ از هر تغییر طبیعی که با اوجگرفتن نمودار سن در بدن ما رخ میدهد، این خود ما هستیم که با توصیههای همیشگی ورزش و سبک زندگی و اهمیت به سلامت جسم و روحمان میتوانیم سالمندی بهتری داشته باشیم؛ یک سالمندی هدفمند، پرنشاط و بدون عصا!
روزنامه جام جم نوشت: «سالمندی موفق! مقولهای مهم و اجتماعی که گاهی تبدیل به هدفی دستنیافتنی میشود؛ هدفی که خیلی وقتها در روزهای جوانی فکری برای آن نکردهایم و گاهی در روزهای سالمندی، قدمی برایش برنمیداریم. این درحالی است که نمونههایی از افراد سالمند موفق که همچنان خودشان را سرپا و سرحال نگه داشتهاند در دنیا زیاد داریم؛ نمونههایی که نشاندهنده تناقض این تصور اشتباه است که سالمندی وقت بیحوصلگی و خواب است. شما از کدام نوع سالمندان هستید یا خواهید بود؟ برخلاف تصور رایج، این ما هستیم که نوع و کیفیت دوران سالمندیمان را انتخاب میکنیم.
پرتکرارترین عبارتی که از آنها میشنویم، این است که میگویند: «از ما که گذشته است.» عبارتی که نه فقط برای پوشیدن لباسی خاص یا انجام حرکتی جالب و بامزه که راجع به هر نوع فعالیت که فکرش را بکنید، به کار میبرند. این روایتی واقعی از زندگی بسیاری از سالمندان است که در خانه نشسته و کنترل به دست، تنها به تلویزیون چشم دوختهاند. نه همراه با جمع فرزندان و نوههایشان به رستوران میروند، نه پیکنیک آخر هفته، نه خرید لباس و نه تفریحات ورزشی مثل شنا و کوهنوردی!
متاسفانه آنقدر این فهرست بلندبالاست که میتوانیم هر فعالیت دیگری را هم که به ذهنمان میرسد به آن اضافه کنیم؛ فعالیتهایی که قریببهاتفاق سالمندان معتقدند که از آنها گذشته است اما نگذشته؛ اصلا چه کسی است که این گذشتن یا نگذشتن را تعیین میکند؟
سالمندی را تعریف کن!
خندهدار است؛ اینکه بنشینیم منتظر تا سنمان به عدد مشخصی برسد و با تصور سالمند شدن و آغاز دوران سالمندی، ناگهان خودمان هم دست از همهچیز بکشیم و با تعریف مرسوم سالمندی، خودمان را وفق بدهیم. واقعیت این است که در حال حاضر، سازمان ملل معیار عددی مشخصی برای تعریف سن سالمندی ندارد اما روی این اصل توافق دارد که افراد ۶۰ساله و بیشتر، جمعیت سالمند را تشکیل میدهند؛ موضوعی که با توجه به موفقیت های سیستم بهداشتی جهان در حوزه پیشگیری و درمان، شاهد رشد جمعیت سالمند در همه کشورها هستیم.
اما با چنین آماری، همه سالمندان در دنیا خانهنشین شدهاند؟ باید بگوییم خیر! چرا که فارغ از اینکه برخی بیماریهای مزمن، دوران سالمندی را نشانه میگیرد اما سالمندان بسیاری هستند که بر تحلیل توانمندیهایشان غلبه میکنند و اجازه نمیدهند بخشی از دوران زندگیشان، تحت تاثیر تفکرات رایج درباره این دوران سپری شود.
دنیا را ببین!
«خودش میگفت ۷۹ ساله است اما پشت خودروی هیکلی و قدرتمندش نشسته بود و از پستی و بلندیهای مزرعه شخصیاش میگذشت. چنان با هیجان اطراف را نشانمان میداد و بلندبلند قهقهه میزد که انگارنهانگار نزدیک به ۸۰ سال از عمرش گذشته است. بعد از آن هم ما را به سمت دریا برد و مشغول ماهیگیری شد! نمیدانید با صید هر ماهی، چطور خوشحالی میکرد و بالا و پایین میپرید.»
اینها را یکی از دانشجویان ایرانی که در کانادا تحصیل میکند، برایمان تعریف میکند، از استادشان که چطور همچنان شور زندگی دارد و ذرهای رخوت در او احساس نمیشود. همچنان برای پیروزی مقالههایش در جشنوارههای مختلف میجنگد و چطور در زمان تفریح و استراحتش، پابهپای دانشجوهایش، وسطی بازی میکند. بله این واقعیتی است که در زندگی بسیاری از سالمندان دنیا در حال جریان است؛ چنانکه افراد مسن بسیاری هنوز هم در کسب و کار پیشرو هستند، در ماراتنها شرکت میکنند و سهم قابلتوجهی در اقتصاد دارند.
بسیاری از این افراد در این سن هنوز استقلال کامل دارند و هیچ نشانهای از نیاز به مراقبت اضافی نشان نمیدهند؛ آنقدر که ممکن است برای آنها طبقهبندی سالمند خیلی عجیب باشد.
ورزش را دریاب!
این روزها که جام جهانی در جریان است، یک نگاهی به مربیان تیمهای ملی کشورهای مختلف بیندازید؛ مربیانی که برخی از آنها در آستانه ۷۰ سالگی، پر از شور و شوق بردن و پیروزی، خودشان پابهپای بازیکنانشان میدوند و تمرین میکنند و وقت گل زدن و برنده شدن، ژانگولرترین حرکات ممکن را از خودشان نشان میدهند.
حالا آنها را با برخی از پیرمردها و پیرزنهایی که اطرافمان میشناسیم مقایسه کنید؛ کسانی که خوردن غذای سالم و بدون روغن را خندهدار میدانند و ورزش کردن در این سن و سال را، کاری بیهوده! اما شاید این واقعیت ورزش است؛ ورزشی که فارغ از استثنائاتی که وجود دارد، از سنین نوجوانی با آن همراه بودهاند و آنها را به پول و جایگاه و سلامتی در ۷۰ سالگی رسانده است. به نظر میرسد اینک همچنان میدوند، بالا میپرند و شبیه جوانان، پرقدرت گام برمیدارند، از معجزات زندگی کردن با ورزش حرفهای است!
واقعیتی که هست
بله! بدیهی است که سن سالمندی با دوران میانسالی و جوانی تفاوتهایی دارد؛ از تغییر در نقشهای اجتماعی، مثلا تغییر در الگوی کار و فعالیت تا تغییر در تواناییها ازجمله فرسودگی و تغییر ویژگیهای فیزیکی! اما واقعیت است که هیچکدام از این تغییرات طبیعی که با بالا رفتن سن رخ میدهد، نمیتواند مانع زندگی امیدوارانه و از آن مهمتر، هدفمندانه شود؛ این را مهری موسوی، مشاور و روانشناس خانواده میگوید که معتقد است در هر سنی میتوانیم هدفی تعیین کنیم و با توجه به تواناییهایمان به آن برسیم: «اینکه خودمان را از کار افتاده و ناتوان بدانیم و فقط روز و شب بگذرانیم، بدترین نوع سالمندی است. در صورتیکه در سادهترین حالت، سالمندان میتوانند فعالیتهای داوطلبانه جهادی برای رفع محرومیتهای عدهای از خانوادهها را بپذیرند و انجام بدهند. همین میشود یک امید و انگیزه برای ادامه زندگی! اینکه بتوانیم برای زندگی بهتر عدهای افراد نیازمند تلاش کنیم.»
در واقع موسوی معتقد است صرفا کار کردن برای پول درآوردن یا رسیدن به جایگاه خاصی ملاک موفقیت نیست بلکه احساس رضایت از خود، زمانی پیش میآید که احساس مفید بودن داشته باشیم و چه موقعیتی بهتر از فعالیتهای خیرخواهانه؟
همه چیز به خودمان بستگی دارد
فارغ از سن شناسنامهای و بر خلاف نظر سازمان ملل که ۶۰سالگی به بعد را زمان آغاز سالمندی میداند، به نظر میرسد که همه چیز به خود فرد برمیگردد. گاهی به محض بازنشستگی در ۵۰سالگی، احساس بیهودگی میکند و رخوت او را میگیرد و گاهی در ۸۰سالگی، همچنان فردی موثر و شاداب است که اجازه نمیدهد زندگیاش تکراری و حوصلهسربر شود.
در این میان، قرار نیست فهرست بلندبالایی از فعالیتهایی که سالمندان میتوانند انجام بدهند را در کنار هم ردیف کنیم؛ بلکه بهتر است که همه افراد به این باور برسند که گذران نوع و کیفیت دورانهای مختلف زندگی از جوانی تا میانسالی و سالمندی، به خودمان بستگی دارد.
شاید یکی در سالمندی بتواند اسبسواری کند و دیگری جمع شدن با همسن و سالانش و شطرنجبازی کردن را ترجیح بدهد. واقعیت این است که فارغ از هر تغییر طبیعی که با اوجگرفتن نمودار سن در بدن ما رخ میدهد، این خود ما هستیم که با توصیههای همیشگی ورزش و سبکزندگی و اهمیت به سلامت جسم و روحمان، میتوانیم سالمندی بهتری داشته باشیم؛ یک سالمندی هدفمند، پرنشاط و بدون عصا!»
منبع: ایسنا